ایران دریلینگ: در طول نيم قرن گذشته حسب متفاوت بودن شرايط محيطي و جغرافيايي مخازن هيدروكربوري دريايي، دكلهاي گوناگوني از جهت نوع تكنولوژي حفاري و هم از جهت ساختار استاتيكي دكل، طراحي و ساخته شدهاند. شرايطي نظير عمق آب، وضعيت آب و هوايي محل حفاري، عمق و نوع چاه و همچنين چگونگي بستر دريا، از جمله مهمترين اين عوامل به شمار ميآيد. متداول ترين طبقهبندي سكوهاي دريايي، دستهبندي آنها بر مبناي استقرار يافتن آنها در بستر دريا (Bottom Support) و يا شناور بودن(Floating) آنهاست و هر كدام از اين سكوها با توجه به شرايط فوق الذكر مورد استفاده قرار ميگيرند. در حال حاضر بيشترين سهم بازار در سكوهايي كه در بستر دريا مستقر ميشوند به دكلهاي Jack Up و در بازار دكلهاي شناور به دكل هاي Semisubmersible و Drill Ship اختصاص يافته است كه در ادامه به اختصار به قابليت و تواناييهاي آنها اشاره ميشود:
Jack Up
به این دکلها در ایران دكلهاي خود بالابر گفته مي شود؛ اين سكوها معروفترين، كاربرديترين و پر تعدادترين نوع از سازههاي حفاري دريايي هستند. از خصوصيات و مزيتهاي اين دكلها ميتوان به توانايي آنها در حفاري در اعماق متفاوت و انتقال سريع جهت انجام عمليات به منطقهاي ديگر اشاره كرد. در طراحي اين دكلها پايهها بنحوي با بدنه اصلي (Hall) ارتباط دارند كه ميتوانند بدنه را در ارتفاعهاي متفاوتي قرار داده و همين امر سبب توانايي حفاري در عمقهاي متفاوت ميشود. در هنگام انتقال آنها به محل تعيين شده جهت حفاري، پايهها بالا ميآيند و سكو مانند يك شناور توسط كشتيهاي يدك كش (Tug Boats) حمل ميشود. پس از رسيدن به مقصد، پايهها به پايين ميآيند و در بستر دريا مستقر ميشوند. بدنه نيز به اندازه مشخصي كه Air Gap ناميده ميشود از سطح آب فاصله ميگيرد و آماده شروع عمليات حفاري ميشود. اين دكلها توانايي انجام عمليات در عمق حداكثر400 فوت را دارا ميباشند. سكوهاي جك آپ عموماً چهار يا سه پايه بوده كه با توجه به شيب و جنس بستر دريا در محل حفاري به دو صورت پايه مستقل (Independent Leg) و يا وابسته (Mat Footing Leg) طراحي شدهاند. حالت اول پايهها توانايي حركت و استقرار جداگانه را دارند كه اين خصوصيت حفاري در بسترهاي ناهموار و شيبدار دريا را ميسر ميكند. در حالت ديگر پايهها جهت كاهش فشار به بستر دريا بروي يك يا دو صفحه فلزي متصل بهم قرار ميگيرند. تنها در خليج فارس، آسياي جنوب شرق و خليج مكزيك بيش از 300 سكوي حفاري Jack Up وجود دارد.
Drill Ship
با توجه به اينكه دكلهاي Bottom Support نسبت به افزايش عمق حساس بوده و عملاً در عمقهاي زياد كاربردي ندارند، دكل هاي شناور، طراحي، ساخته و مورد بهرهبرداري قرار گرفتند. كشتيهاي حفاري منحصراً براي حفاري در آبهاي عميق طراحي شدند و براي استقرار بهتر در حين حفاري از سيستم بسيار پيشرفته Dynamic Positioning System بهره ميگيرند و توانايي حفاري در عميقترين آبها را تا حدود 8000 فوت از بستر دريا دارا ميباشند. از نقاط ضعف اين كشتيها ميتوان به حساس بودن آنها به امواج و مناطق آب و هوايي سخت اشاره كرد.
Semisubmersible
اين سكوها كه اولين نمونه آن در سال 1962 براي حفاري در درياي شمال طراحي و ساخته شد، از مدرنترين نوع دكلهاي حفاري براي انجام عمليات در آبهاي عميق و نيمه عميق به شمار ميآيند. سطح تماس كمتر آنها با آب نسبت به كشتيهاي حفاري سبب پايداري و افزايش قابليت آنها در آبهاي متلاطم ميشود. امروزه اين دكلها عموماً از سيستم پيشرفته Dynamic Positioning System بهره گرفته و توانايي حفاري در عمق تا 5000 فوت را دارا هستند و اكثراً در آمريكاي جنوبي، خليج مكزيك و درياي شمال فعاليت ميكنند.
Jack Up
به این دکلها در ایران دكلهاي خود بالابر گفته مي شود؛ اين سكوها معروفترين، كاربرديترين و پر تعدادترين نوع از سازههاي حفاري دريايي هستند. از خصوصيات و مزيتهاي اين دكلها ميتوان به توانايي آنها در حفاري در اعماق متفاوت و انتقال سريع جهت انجام عمليات به منطقهاي ديگر اشاره كرد. در طراحي اين دكلها پايهها بنحوي با بدنه اصلي (Hall) ارتباط دارند كه ميتوانند بدنه را در ارتفاعهاي متفاوتي قرار داده و همين امر سبب توانايي حفاري در عمقهاي متفاوت ميشود. در هنگام انتقال آنها به محل تعيين شده جهت حفاري، پايهها بالا ميآيند و سكو مانند يك شناور توسط كشتيهاي يدك كش (Tug Boats) حمل ميشود. پس از رسيدن به مقصد، پايهها به پايين ميآيند و در بستر دريا مستقر ميشوند. بدنه نيز به اندازه مشخصي كه Air Gap ناميده ميشود از سطح آب فاصله ميگيرد و آماده شروع عمليات حفاري ميشود. اين دكلها توانايي انجام عمليات در عمق حداكثر400 فوت را دارا ميباشند. سكوهاي جك آپ عموماً چهار يا سه پايه بوده كه با توجه به شيب و جنس بستر دريا در محل حفاري به دو صورت پايه مستقل (Independent Leg) و يا وابسته (Mat Footing Leg) طراحي شدهاند. حالت اول پايهها توانايي حركت و استقرار جداگانه را دارند كه اين خصوصيت حفاري در بسترهاي ناهموار و شيبدار دريا را ميسر ميكند. در حالت ديگر پايهها جهت كاهش فشار به بستر دريا بروي يك يا دو صفحه فلزي متصل بهم قرار ميگيرند. تنها در خليج فارس، آسياي جنوب شرق و خليج مكزيك بيش از 300 سكوي حفاري Jack Up وجود دارد.
Drill Ship
با توجه به اينكه دكلهاي Bottom Support نسبت به افزايش عمق حساس بوده و عملاً در عمقهاي زياد كاربردي ندارند، دكل هاي شناور، طراحي، ساخته و مورد بهرهبرداري قرار گرفتند. كشتيهاي حفاري منحصراً براي حفاري در آبهاي عميق طراحي شدند و براي استقرار بهتر در حين حفاري از سيستم بسيار پيشرفته Dynamic Positioning System بهره ميگيرند و توانايي حفاري در عميقترين آبها را تا حدود 8000 فوت از بستر دريا دارا ميباشند. از نقاط ضعف اين كشتيها ميتوان به حساس بودن آنها به امواج و مناطق آب و هوايي سخت اشاره كرد.
Semisubmersible
اين سكوها كه اولين نمونه آن در سال 1962 براي حفاري در درياي شمال طراحي و ساخته شد، از مدرنترين نوع دكلهاي حفاري براي انجام عمليات در آبهاي عميق و نيمه عميق به شمار ميآيند. سطح تماس كمتر آنها با آب نسبت به كشتيهاي حفاري سبب پايداري و افزايش قابليت آنها در آبهاي متلاطم ميشود. امروزه اين دكلها عموماً از سيستم پيشرفته Dynamic Positioning System بهره گرفته و توانايي حفاري در عمق تا 5000 فوت را دارا هستند و اكثراً در آمريكاي جنوبي، خليج مكزيك و درياي شمال فعاليت ميكنند.
کد خبر : 729