باشگاه خبری ایران دریلینگ : رمزگشایی ازعقب ماندگی نفتی در دریای خزر (در آینه رسانه ها)

ایران دریلینگ: سید مهدی حسینی رییس سابق کمیته بازنگری قراردادهای نفتی: منطق به ما حکم ‌‌‌‌می‌کند که با گذاشتن مشوق‌‌‌‌‌هایی، شرکت‌‌‌‌‌های نفتی را تشویق کنیم تا ریسک‌‌‌‌‌ها را بپذیرند و با هزینه خودشان کارهای اکتشافی را با مشارکت ما انجام دهند. به گزارش ایران دریلینگ وبه نقل از روزنامه خراسان، در ادامه این گفت وگو ‌‌‌‌می‌خوانیم: باوجود بهره برداری‌‌‌‌‌های گسترده چهار همسایه شمالی ما در دریای خزر از منابع نفت و گاز بزرگ ترین دریاچه جهان، مسئولان نفتی کشورمان با ارائه دلایلی همچون عمیق بودن بخش متعلق به ایران و سختی کار و فناوری پیچیده از بهره برداری سرباز ‌‌‌‌می‌زنند اما دکتر سید مهدی حسینی که چهار سال مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت و معاونت بین الملل وزارت نفت را در کارنامه دارد و از ابتدای فعالیت دولت یازدهم، ریاست کمیته بازنگری قراردادهای نفتی و تدوین الگوی جدید موسوم به آی پی سی را بر عهده داشته، معتقد است چنین کاری شدنی است و ما هم ‌‌‌‌می‌توانیم با مشارکت شرکت‌‌‌‌‌های بزرگ نفتی و پذیرش ریسک از سوی آنان چنین بهره برداری داشته باشیم.

دکتر حسینی می‌گوید: با وجود ریسک‌‌‌‌‌های میدان، عدم شناختی که ما داریم و هزینه‌‌‌‌‌های کلان و بسیار زیادی که دارد، دانش فنی و ابزار و پولی که ما نداریم، منطق به ما حکم ‌‌‌‌می‌کند که با گذاشتن مشوق‌‌‌‌‌هایی، شرکت‌‌‌‌‌های نفتی را تشویق کنیم تا این ریسک‌‌‌‌‌ها را بپذیرند و با هزینه خودشان کارهای اکتشافی را با مشارکت ما انجام دهند.... مدیراسبق اکتشاف شرکت ملی نفت، اعتقاد دارد که بهره برداری از میدان‌‌‌‌‌های نفتی دریای خزر به دلیل عمق این میدان‌‌‌‌‌ها درسمت ایران نیازمند دانش فنی و فناوری خاصی است که ما درمواردی بلد نیستیم وباید با کنار گذاشتن هرگونه غروری به دنبال کسب این دانش یا ورود فناوری جدید به کشورمان باشیم.

افزایش هزینه‌‌‌‌‌های ناشی از حفاری درنقاط عمیق متعلق به ایران و بالابودن ریسک کار درانعقاد قراردادهای بهره برداری از این میدان‌‌‌‌‌های نفتی از دیگر عللی است که دکتر حسینی برای کم بودن کامیابی دربهره برداری از خزر بیان ‌‌‌‌می‌کند اما همچنان اعتقاد دارد که ما ‌‌‌‌می‌توانیم با صرفه اقتصادی از منابع نفتی خزر بهره برداری کنیم. دکتر حسینی بر این هم تاکید ‌‌‌‌می‌کند که نباید منتظر تعیین رژیم حقوقی دریای خزر بود چرا که بیست وچند سال از فروپاشی شوروی گذشته و ما هنوز نتوانسته ایم مرزهای آبی مان را درخزر تعیین کنیم وشاید تعیین رژیم حقوقی 20 سال دیگر هم طول بکشد واضافه ‌‌‌‌می‌کند:«ما برای خزر درمدل آی پی سی مان پیش بینی کرده بودیم که باید نوعی قرارداد ویژه باشد...» جزئیات بیشتر را درگفت وگوی تفصیلی با این استاد کهنه کار حوزه مسائل نفت وانرژی ‌‌‌‌می‌خوانید:

به چه دلیل باوجود این که برخی از کشورهای دیگر حاشیه دریای خزر قرارداد بسته اند و دارند کار استخراج نفت را انجام ‌‌‌‌می‌دهند، ما مدتی است که نتوانسته ایم بهره برداری داشته باشیم با این که منابعی هم وجود دارد؟
- ما از دومنظر باید با این مسئله برخورد کنیم؛ یک بخش به موضوعات زمین شناسی و مسائل فنی خاص درحوزه خزر بر‌‌‌‌می‌گردد و دیگری نوع فناوری خاصی است که خزر نیاز دارد وباید ببینیم که چقدر از این فناوری‌‌‌‌‌ها را دراختیار داریم.بعد ببینیم چه کارهایی ما کرده ایم و چه کارهایی دیگران ‌‌‌‌می‌کنند. به لحاظ زمین شناسی دریای خزر مثل دو کاسه است که کنارهم ایستاده اند، یک کاسه خیلی عمیق تاعمق حدود 800تا هزارمتر که درسمت ایران است و دیگری کاسه کم عمق تر که درسمت شمال خزر قراردارد.دیواره ای بین این دوکاسه قراردارد که درحقیقت ادامه کوه‌‌‌‌‌هایی است که از مناطق غرب خزر یعنی از جمهوری آذربایجان وارد دریا ‌‌‌‌می‌شود وزیرآب قراردارد و از سمت ترکمنستان بیرون ‌‌‌‌می‌آید و بیشتر مخازن نفتی شناخته شده روی این دیواره هستند که شانس پیدا کردن میدان‌‌‌‌‌های نفتی دراین جا بیشتر از دیگر مناطق است.به همین دلیل بیشترین اکتشافات جمهوری آذربایجان درمیدان‌‌‌‌‌هایی مثل آذری، گنشتی و... و دیگر میدان‌‌‌‌‌هایی که بهره برداری ‌‌‌‌می‌کند روی این دیواره داخل خزر قرارگرفته است یعنی همان کوهی که زیرآب قراردارد؛ دربخش کم عمق نیز روسیه درداغستان توانسته است کشفیاتی داشته باشد ولی نفت زیادی تولید نمی‌کند همچنین قزاقستان کشفیات بسیار خوبی درخزر داشته است وبهره برداری هم ‌‌‌‌می‌کند وکنسرسیوم‌‌‌‌‌ها هم در حال کار هستند.

حالا ما چه کار کرده ایم، بخش متعلق به ایران خیلی عمیق است و فناوری خاصی ‌‌‌‌می‌طلبد که متفاوت است و ما این فناوری‌‌‌‌‌ها را تا همین چندوقت پیش نداشتیم ؛شما دکل حفاری نیاز دارید که بتواند در عمق آب 800 متر و بیشتر حفاری کند. بهترین دکلی که درخزرداشته ایم جکاب بوده است که تا حداکثر عمق 110 متر ‌‌‌‌می‌تواند حفاری کند.این دکل نیمه شناور هم که ساخته بودیم طی سال‌‌‌‌‌های اخیر مقداری کار برای آن‌‌‌‌‌ها و خودمان انجام داده است. قبلا ما دربخش‌‌‌‌‌های کم عمق کارهای لرزه نگاری انجام داده ایم و حدود 40 ساختمان نفتی کشف کرده ایم؛ دراین ساختمان‌‌‌‌‌های نفتی ممکن است نفت باشد و ممکن است نباشد.

ظاهرا بیان شده که وجود نفت دراین ساختمان‌‌‌‌‌های نفتی قطعی است؟
-نخیر، زمانی که من مدیراکتشاف شرکت ملی نفت بودم، روی این موضوع کار کردیم و یکی دو چاه درشرق و یکی دو چاه درجنوب غربی و غرب درمنطقه انزلی زدیم که متاسفانه هردو جا خشک بود.من چهار سال مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت بودم و آن موقعی که کار ‌‌‌‌می‌کردیم این چاه‌‌‌‌‌ها جواب مناسبی به ما ندادند.مسئله زمین شناسی درخزر هم خیلی مهم است .نوع زمین شناسی خزر با مجموع زمین شناسی که ما در کشور داریم متفاوت است، به اصطلاح درمنطقه خزر ‌‌‌‌می‌گوییم زمین شناسی با لایه‌‌‌‌‌های چینه ای، درحالی که دیگر میدان‌‌‌‌‌های نفتی کشور را گنبدی ‌‌‌‌می‌گویند.

ما کار در مخازن گنبدی را بسیار خوب بلدیم ولی به لحاظ زمین شناسی لایه‌‌‌‌‌های چینه ای را اصلا بلد نیستیم یعنی حتی اگر چیزی هم کشف می‌کردیم، دانش بهره برداری آن را نداریم.کسانی هم که ‌‌‌‌می‌گویند ما داریم من تعجب ‌‌‌‌می‌کنم. نکته دیگر آن است که به تازگی دکل متعلق به کشورمان درخزر یک میدان را کشف و حتی بهره برداری از آن را نیز شروع کرد ولی نفت به دست آمده ، نفت پارافینی بود که میزان پارافین درآن بالاست و بهره برداری از آن فناوری خاصی دارد که ما آن را بلد نیستیم.هنگام برداشت از مخازن نفت پارافینی ، پارافین تمام لوله‌‌‌‌‌های مسیر را می‌گیرد وتولید را متوقف ‌‌‌‌می‌کند که همین اتفاق درآن میدان متعلق به ایران افتاد وتولید را متوقف کرد بنابراین ما این فناوری را نیز بلد نیستیم.این‌‌‌‌‌ها ابعاد فنی و زمین شناسی مسئله است که هنوز نتوانسته ایم درآب‌‌‌‌‌های عمیق کار کنیم و در زمینه حفاری کمتر کار کرده ایم.

همین جا بفرمایید که برای این میدان پارافینی چاره کار چیست؟
- ازاین میدان‌‌‌‌‌ها درتمام دنیا بهره برداری ‌‌‌‌می‌شود و چاره آن است که فناوری آن را ما یاد بگیریم.اما غرور ما گاهی اجازه ن‌‌‌‌می‌دهد.خیلی خوب است که آدم خودش را دست کم نگیرد ولی وقتی که زیادی هم بگیرد زمین ‌‌‌‌می‌خورد. الان ما خودمان را زیادی درحوزه نفت دانشمند ‌‌‌‌می‌دانیم درحالی که این گونه نیست، درهمه جای دنیا از نفت پارافینی بهره برداری ‌‌‌‌می‌شود و فناوری خاص خود را دارد که ما باید آن را بیاوریم و از آن استفاده کنیم.

در زمینه قراردادی چطور، آیا خوب عمل کرده ایم؟
-کار در دریای خزر به همین دلایلی که گفتم یعنی عمق زیاد آن دارای ریسک و هزینه‌‌‌‌‌هایی بسیار بالاتر از خلیج فارس یا دیگرمیدان‌‌‌‌‌های نفتی کشور است .به عنوان مثال درگران ترین حالت اجاره یک دکل حفاری برای یک روز درخلیج فارس حدود 150 هزاردلار است درحالی که دکلی که درخزر بتواند حفاری وکار بکند، یک میلیون دلار وبیشترهزینه یک روز اجاره آن است.یعنی فاصله آن چند برابر است و اگر یک شرکت نفتی مثل شرکت ملی نفت ایران یا یک شرکت بین المللی مانند شل، توتال و ... بخواهند کار کنند، این هزینه‌‌‌‌‌ها را در ریسک‌‌‌‌‌ها و محاسباتشان درنظر ‌‌‌‌می‌گیرند.همچنین شانس دستیابی به نفت درجاهایی که هزینه 150 هزاردلاری دارد، بیشتر هم هست و درخزر ریسک بیشتر است.بنابراین ما برای این که بتوانیم درخزر کار کنیم، باید بپذیریم که هزینه‌‌‌‌‌های بیشتری بپردازیم و از دانش و فناوری دیگران که بلدند و ابزارآلاتشان استفاده کنیم تا بتوانیم موفق شویم و درخزر کار کنیم. کشورهایی که درخزر موفق هستند، یکی آذربایجان است که روی دیواره کار ‌‌‌‌می‌کند و عمق آب کم است ودیگری قزاقستان است که عمق آب کم است اما این کشور فقط برای میدان کاشگان که یک میدان خشکی- دریایی است، حدود 130 میلیارد دلار قرارداد با یک کنسرسیوم اروپایی-ژاپنی-آمریکایی بسته است که بتواند حدود یک میلیون وصدهزار بشکه ازهمین میدان با هزینه ای هنگفت تولید کند ، بنابراین درخزر با یک میدان دارای عملیات سنگین مواجهیم که کارکشف آن گران و پرریسک است و فناوری خاصی دارد که بلد نیستیم و اگر کشف کنیم درمیدان‌‌‌‌‌های پارافینی بهره برداری را بلد نیستیم.همچنین به لحاظ میزان سرمایه گذاری از طاقت مالی ما بیرون است.

با توجه به مشکلاتی که فرمودید آیا ارزشش را دارد که وارد این کار بشویم وبه لحاظ اقتصادی برای کشورمان صرفه دارد؟
-بالاخره همسایه‌‌‌‌‌های ما در حال انجام این کار هستند، صنعت نفت ما دارای ریسک است و کسانی دراین ریسک‌‌‌‌‌ها وارد ‌‌‌‌می‌شوند که ریسک پذیر هستند و درریسک پول ‌‌‌‌می‌سازند.به همین دلیل هیچ دولت صاحب نفتی نمی‌رود از جیب خودش چنین میدان‌‌‌‌‌هایی را استخراج کند و به گردن کسانی ‌‌‌‌می‌اندازد که از ریسک پول می‌سازند، دولت‌ها بلد نیستند از ریسک پول بسازند اما شرکت‌‌‌‌‌های نفتی این فناوری را بلدند و درا ین کار بزرگ شده اند وبا قبول ریسک برای خودشان درآمد ایجاد ‌‌‌‌می‌کنند، ما باید منافع آن‌‌‌‌‌ها را بپذیریم درحالی که منافع ما درتولیدی که ‌‌‌‌می‌کنیم چندبرابر آن‌ها خواهد بود؛ اگر این فکر را بپذیریم من معتقدم که خواهیم توانست درخزر کارهای اکتشافی مفصلی را با لرزه نگاری سه بعدی شروع کنیم.یعنی به عبارت دیگر ما 10 شاهی هم خرج ن‌‌‌‌می‌کنیم، آن‌‌‌‌‌ها می‌آیند و ریسکش را قبول ‌‌‌‌می‌کنند، پولش را خرج و اکتشاف می‌کنند و به ما می‌گویند، کشف کردیم یا نکردیم،اگر کشف نکردند، ‌‌‌‌می‌روند و ما هم 10 شاهی به آن‌‌‌‌‌ها ن‌‌‌‌می‌دهیم، اگر کشف کردند، پس از تولید باید منافع آن‌‌‌‌‌ها را نیز درنظر بگیریم وماهم چندین برابر آن‌‌‌‌‌ها منتفع ‌‌‌‌می‌شویم.عقل ومنطق ‌‌‌‌می‌گوید این کار را باید انجام داد واین روش شناخته شده بین المللی را باید اجرا کرد.ما مثل آذربایجان ، روسیه ، قزاقستان و ترکمنستان که دارند درخزر کار ‌‌‌‌می‌کنند، فکر ن‌‌‌‌می‌کنیم، به همین دلیل عقب افتاده ایم.

آیا بحث رژیم حقوقی دریای خزر تاثیری بر مسئله دارد؟
-بعد از گذشت بیست وچندسال از فروپاشی شوروی، هنوز نتوانسته ایم رژیم حقوقی خزر را نهایی کنیم تا خط مرزی ما دردریا تعیین شود،اگر این خط‌‌‌‌‌های مرزی تعیین شود ممکن است درعمل معلوم شود که خیلی از میدان‌‌‌‌‌هایی که الان دیگر همسایگان دارند تولید ‌‌‌‌می‌کنند، درآب‌‌‌‌‌های ماست کما این که یک بار قرار بود آذربایجان از یک میدان بهره برداری کند وبا شرکت‌‌‌‌‌های شل و بی پی صحبت کرده بودند که برایشان کارکنند و ما حساب کردیم که ممکن است درآب‌‌‌‌‌های ما باشد و جلوی کار را گرفتیم وخوشبختانه متوقف شد.

علت توقف کار این بود که میدان مذکور درآب‌‌‌‌‌های ما بود؟
- باقطعیت معلوم نبود ولی چون به آب‌‌‌‌‌های سرزمینی ما نزدیک بود ما گفتیم نباید این کار را بکنند و آن‌‌‌‌‌ها هم نکردند، شرکت‌‌‌‌‌های نفتی هم حاضر نیستند درجاهایی که موضوع اختلاف بین کشورهاست، وارد شوند. بنابراین باوجود ریسک‌‌‌‌‌های میدان و عدم شناختی که ماداریم و هزینه‌‌‌‌‌های کلان و بسیار زیادی که دارد، دانش فنی و ابزار و پولی که ما نداریم ، منطق به ما حکم ‌‌‌‌می‌کند که با گذاشتن مشوق‌هایی ، شرکت‌‌‌‌‌های نفتی را تشویق کنیم این ریسک‌‌‌‌‌ها را بپذیرند و با هزینه خودشان کارهای اکتشافی را با مشارکت ما انجام بدهند.آن جا دکل حفاری تعدادش زیاد نیست که مثل آب‌‌‌‌‌های آزاد بخواهند کار کنند، الان ما دکل داریم و یکی دوتا هم آذربایجان و روسیه دارند. بنابراین ابزار فراهم نیست و ریسک‌‌‌‌‌های زیادی را باید قبول وپول بسیاری خرج کنند و ما هم بگذاریم روی دوش آن‌‌‌‌‌ها، این کار شدنی است کما این که آذربایجان ودیگرکشورها نیز دارند این کارها را ‌‌‌‌می‌کنند. درسمت ما چون آب عمیق و ریسک بیشتر است، سخت تر است یعنی تامین وتضمین قرارداد ما سخت تر است، اگر این واقعیت‌‌‌‌‌ها را بپذیریم و شروع کنیم به پوشش اکتشافی خزر با مشارکت شرکت‌‌‌‌‌های نفتی ریسک پذیر، طبیعتا ما بردیم.

گفته ‌‌‌‌می‌شود برخی از منابع نفتی یا بیشتر آن‌‌‌‌‌ها درجاهایی است که نزدیک به آب‌‌‌‌‌های کشورهای دیگر است و درقسمت عمیق تر که سرزمین خود ماست، منابع کمتری وجود دارد، تایید ‌‌‌‌می‌فرمایید؟
-بله، همان طوری که گفتم بستر خزر شبیه دوکاسه است که دیواره ای بین آن‌‌‌‌‌ها قراردارد وبیشتر منابع روی همین دیواره است.

پس این جا این بحث پیش ‌‌‌‌می‌آید که شاید بهتر است اول درباره رژیم حقوقی به نتیجه برسیم و بعد قدم دراین وادی بگذاریم..
-نه ، موازی پیش برویم و هیچ چیزی را به نوبت انجام ندهیم چون ممکن است رژیم حقوقی 20 سال دیگر هم طول بکشد. آن‌‌‌‌‌ها دارند میدان‌‌‌‌‌های نفتی شان را توسعه ‌‌‌‌می‌دهند و ما ایستاده ایم عقب ، مگر نگفتند که دریا مشاع است، خب ما هم مشاع کار‌‌‌‌می‌کنیم،ما حاضریم به هرکسی که دلمان بخواهد بدهیم و باید اول روی آب‌‌‌‌‌های کم عمق تر وبعد آب‌‌‌‌‌های عمیق تر متمرکز شویم اما ریسک آن‌‌‌‌‌ها را به دوش کسانی که حاضرند بپذیرند و پول خرج کنند، بگذاریم.ازجیبمان نباید خرج کنیم.بنده توصیه ام این نیست که ازجیبمان خرج کنیم کما این که نداریم تا خرج بکنیم.

این هم باید درالگوی قراردادی خاص خودش دیده شود؟
-ما برای خزر درمدل آی پی سی مان پیش بینی کرده بودیم که باید نوعی قرارداد ویژه باشد ، مدل ما خیلی شناور بود، مدلی بود که به میدان‌‌‌‌‌های بسیار آسان و بسیار سخت می‌خورد، این هنری بود که ما مدعی هستیم درمدل آی پی سی به کار برده ایم که بتواند همه جا کاربرد داشته باشد



  کد خبر : 2301
 
یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۶ ، ساعت ۱۱:۱۳:۲۳