ایران دریلینگ: معاون امور توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت با اشاره به اهمیت افزایش ضریب برداشت از مخازن گفت: شرکتهای بین المللی در این امر پیشتاز هستند اما در ایران جز روش تزریق گاز از شیوههای دیگر بهره نمیگیریم و این موضوع سبب محدود ماندن تولید نفت ایران شده است. به گزارش ایران دریلینگ و به نقل از شانا، غلامرضا منوچهری شنبه، ٦ شهریور ماه در دومین کارگاه آموزشی با موضوع الگوی جدید قراردادهای نفتی با تاکید بر این که مقدار تولید در ایران از میدانهای نفتی نسبت به دارا بودن میدانهای نفتی بسیار پایین است، گفت: تولید آمریکا به عنوان یکی از کشورهایی که ذخایر کمتری نسبت به ما دارد، حدود ١٠ میلیون بشکه در روز است اما ما با توجه به این که در برنامههای توسعه بر تولید روزانه پنج میلیون بشکه هم تاکید داشتهایم، در سالهای اخیر همواره سه میلیون و هشتصد هزار بشکه تا چهار میلیون و سیصد هزار بشکه نفت از ذخایر خود برداشت کرده ایم.
وی با اشاره به تاخیر و عقب ماندگی در برداشت از میدانهای نفت و گاز مشترک گفت: عربستان، قطر، بحرین، کویت و عراق با سرعت زیادی در حال تولید و برداشت از این میدانهای مشترک هستند اما مقدار برداشت ما از مخازن بسیار پایین است و به طور میانگین به ٢٥ درصد میرسد؛ اگرچه این رقم در هر میدان متفاوت است با این حال میانگین ٢٥ درصد در مقایسه با میانگین جهانی در دیگر میدانهای نفتی سراسر دنیا که ارقامیمیان ٢٠ تا ٦٠ درصد دارند، ناچیز است. معاون امور توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران گفت: در دنیا هر یک درصد افزایش ضریب برداشت از مخازن بیش از ٣٠٠ میلیارد دلار ارزش را به همراه دارد و بیشتر شرکتهای بین المللی و کشورها در این اقدامها پیشتاز هستند اما در ایران جز روش تزریق گاز از شیوههای دیگر استفاده نمیکنیم و به همین دلیل تولید نفت ما محدود باقیمانده است.
معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران در ادامه سخنان خود ٢٠ عنوان از مسائل مهم مرتبط با قراردادهای نفتی در صنعت بالادستی نفت را تشریح کرد و گفت: نیاز به مطالعه عمیق و ارزیابی از پروژههای بالادستی، ارائه این پروژهها در بردهای تخصصی و استفاده از دیدگاه کارشناسان، سنجیدن پروژه و بهویژه رفتارهای مخزن با نرم افزارهای مختلف روز دنیا به طور مداوم ضرورت دارد. منوچهری تصریح کرد: قطعی نبودن و ریسک بالا در پروژههای توسعه میدان و قطعیت نداشتن در دستیابی به حجم هیدروکربن پیش بینی شده یکی دیگر از مسائل مهم درباره قراردادهای بالادستی صنعت نفت است.
درصد ضریب برداشت از میدانهای نفتی بسیار پایین است
معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت که ریسکهای مربوط به تامین مالی بهموقع، ریسک اجرای پروژه با تاخیر و تاثیر آن روی مسائل مالی و کار پیمانکاران و سازندگان و نیز ریسکهای سیاسی و اجتماعی و محیطی همواره چنین پروژههای بزرگی را تهدید میکند افزود: به طور معمول چنین پروژههای بالادستی دولتی هستند و محدودیتهای زیادی در اجرا دارند و به همین دلیل هر گونه اشتباه و تاخیر مشکلات مالی و اجرایی و ضررهای بسیار دارد.
منوچهری مسئله مهم دیگر را طبیعت طولانی بودن و استمرار فعالیتهای عنوان کرد و گفت: استمرار عملیات بهره برداری و تولید در طول عمر مفید مخزن به منظور رسیدن به برداشت مطلوب اهمیت زیادی دارد. ما در این سالها چاههایی داشتیم که ٢٠ هزار بشکه تولید داشتند و حالا به ٢ هزار بشکه رسیده اند؛ یعنی در طول زمان افت کردهاند اما ذخایر آنها همچنان وجود دارد و ما باید بتوانید میزان ضریب برداشت از میدان را بالا ببریم. وی ادامه داد: برای نمونه ضریب برداشت از میدان آزادگان هم اکنون ٦,٥ درصد است یعنی نزدیک به ٩٥ درصد از میدان رها شده است یا در میدانهای نفتی سروش و نوروز این رقم هشت درصد است و باید به دنبال فرمولی برای افزایش این ضریب برداشت برویم.
معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت افزود: درباره شرکتهای داخلی و خارجی که در این میدانها فعالیت میکنند همواره موضوع رسیدن به تولید، ظرفیت مناسب و نیز استمرار تولید اهمیت داشت، اما به طور معمول این اهداف محقق نمیشد؛ بیشتر شرکتهای بزرگ در دنیا به این سمت رفتهاند و اگرچه این روند گرانتر و زمان بیشتری میبرد اما با استفاده از فناوری و صرف اعتبار بیشتر توانسته اند موفق باشند و نمونه خوب آن همراه کردن پروژههای شیل اویل در آمریکاست که بازار نفت را متحول کرده است.
پیمانکاران داخلی چند انضباطی نیستند
منوچهری چهارمین عامل مهم در قراردادهای نفتی بالادستی را چند انضباطی بودن پروژهها و نقش سازمان مدیریت پروژه در طرحهای بالادستی عنوان کرد و گفت: در هر پروژه چند رده از انضباط کاری وجود دارد که شامل انضباطهای مهندسی، انضباطهای تاسیسات اصلی شامل چاهها، خطوط لوله، سکوها، پالایشگاهها و ... میشود. وی ادامه داد: باید تاکید کرد بخش عمده تاخیرها در پروژههای داخلی ناشی از این است که پیمانکاران ما به طور معمول نمیتوانند همزمان و مرتبط با هم چند انضباط را رعایت کنند و به نوعی میتوان گفت در هیچ یک از پروژههای ما یک بسته کاری مشترک نداریم که چند مجموعه مهندسی را با هم تجمیع کند.
معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران در ادامه به سرمایه بر بودن این پروژهها اشاره کرد و گفت: کمترین و بیشترین پروژههای نفتی ٥٠٠ میلیون تا ٢٠ میلیارد دلار تفاوت دارد و این حجم از پول میتواند اقتصاد ملی را متحول کند و به طور طبیعی تامین مالی آنها هم اهمیت بالایی دارد. منوچهری ادامه داد: بهعبارتی این پروژهها افزون بر سرمایهبر بودن، امکان جذب سرمایه بالایی را هم دارند و به همین دلیل دولتها در دنیا ترجیح میدهند از این طرحهای جذاب برای سرمایهگذاری و تامین سرمایه استفاده کنند زیرا بازگشت سرمایه بسیار بالایی دارد؛ به عنوان نمونه در زمانی که نفت در میانه قیمتی ١٢٠ دلار بود پروژههای نفتی تا ٤٠٠ درصد بازگشت سرمایه داشت.
اهمیت EOR و IOR در دنیا بیشتر از نانو است
وی وابستگی روز افزون به فناوری را یکی دیگر از موارد مهم در پروژههای بالادستی نفت عنوان کرد و گفت: امروز مهندسی مخزن اهمیت زیادی دارد و با انواع روشهای ژئومکانیک، ژئوفیزیک، لرزهنگاری و هیدرودینامیک مخزن و مدلهای سهبعدی و چهاربعدی و سایر سیستمهای پیشرفته فناوری که در حال حاضر ما از آنها غافل هستیم، قدرت زیادی در برداشت از میدان پیدا کردهاند. باید گفت که شرکتهای ژاپنی، هلندیها و امریکاییها پیشرفت خوبی در عرصه فناوری دارند و این تلاش آنها ثابت میکند رساندن ضریب برداشت ٨ درصد به ٢٠ درصد و بیشتر برای این کشورها چه درجهای از اهمیت را دارد. این کشورها اهمیت زیادی را به EOR وior میدهد چرا که این موضوعات به مراتب از موضوع نانو که در کشور ما بیش از حد مورد توجه قرار گرفته، اهمیت دارند.
منوچهری موضوع بین المللی بودن پروژههای بالادستی در نفت را مطرح کرد و گفت: دانش و تخصص و استانداردها، تجهیزات و مجموعههای کاری، شرکتهای خدماتی و پیمانکاران، همه و همه سطحی بین المللی دارند و هریک میتوانند در سایر کشورها و شرکتها به کار گرفته شوند.
او میگوید موضوع مشترک بودن بیشتر میدانهای ما و از دست رفتن فرصتها یکی دیگر از آن بیشتر مورد قابل توجه است و میافزاید: متاسفانه سرعت برداشت ما از میدانهای مشترک بسیار کم است و به طور مشخص در عراق این رقابت بسیار نگران کننده است چرا که این کشور با کمک شرکتهای بین المللی سرعت خوبی در برداشت دارد. معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران تحولات بازار انرژی و نفت و تاثیر آن روی شاخصهای توسعه را به عنوان عاملی دیگر مطرح کرد و گفت: زمانی قیمت نفت تا ١٤٠ دلار هم رسید و حالا در میانگین ٤٠ دلار است و دراین شرایط قیمتی درآمد و امکان صادرات تغییرات متفاوتی دارد. به عنوان نمونه اروپا اعلام کرده که تا سال ٢٠٥٠ دیگر از هیدروکربن به عنوان سوخت استفاده نخواهد کرد و حتما به این تصمصم عمل میکند و با این پیش بینی باید به دنبال روشهای دیگر از جمله تکنولوژی انرژی خورشیدی برویم. باید توجه داشت که جدای از میزان ذخایر، توان ما در برداشت از ذخایر اهمیت دارد و این توان با میزان تکنولوژی و سرمایه گذاری ما ارتباط پیدا میکند. خوشبختاه در برنامه توسعه ششم و نیز در سیاستهای کلان ١٤٠٠ این افزایش تولید نفت مورد توجه قرار گرفته است. منوچهری دهمین مورد از این مسائل اساسی در قراردادهای بالادستی نفت را HSEQ عنوان کرد و گفت: این موضوع در کلان پروژهها اهمیت زیادی دارد چرا که تنها استفاده یک لوله غیر استاندارد میتواند موجب انفجاری شود که صدها میلیارد دلار خسارت وارد کند و آسیبهای جبران ناپذیری را به محیط زیست بیاورد.
حافظه تاریخی از نفت هنوز هم دخالت در امور دارد
وی گفت: یکی دیگر از موضوعات مهم اهمیت و جایگاه نفت در حافظه تاریخی ملت ما است. مردم ما هنوز هم در حافظه تاریخی خود موضوعات مرتبط با ٢٨ مرداد و اتفاقات مرتبط با آن را دارند که این قضاوتها تا حد زیادی به حق است و مبنای عمل و رفتار و قضاوت و حتی در تصمیم گیری اجرایی و مدیریتی ما دخالت دارد. همین دیدگاهها به شکلی دیگر در خود نفت و فضای داخلی آن هم وجود دارد و این تفاوت در دیدگاهها را مثلا در تفاوت امور اجرایی در خوزستان و پارس جنوبی به خوبی میبینیم. منوچهری تاکید کرد که در مورد بسیاری از موضوعات میتوان با هماهنگی بیشتری پیش رفت و در گروههای مرجع همفکر بود تا اینقدر روی موضوعات بدیهی دعوا و اختلاف وجود نداشته باشد و همه ما به قضاوت واحدی برسیم. اگر عدهای روی مباحث دیگری بحث دارند موضوع دیگری است اما مسئله این است که ٢ ضرب در ٢ همان چهار است و میتوان با منطق کار را پیش برد.
وی یکی دیگر از مسائل مهم در مورد قراردادهای بالادستی را اهمیت و نقش جایگاه کارفرمایی در بالادستی نفت عنوان کرد و گفت: این تصور که پروژهای را به فلان پیمانکار سپردهاند و دیگر کار تمام است، درست نیست و کارفرما هر زمان که بخواهد میتواند دخالت کند و حتی کار را از پیمانکار بگیرد. مسئله این است که کارفرما باید به این حد از بلوغ در مدیریت پروژهها برسد که در حال حاضر این بلوغ وجود ندارد و در عین حال تکنولوژی پیاده ساز پروزه برای حداکثرسازی سود نیز وجود ندارد و باید به دست بیاوریم. معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران به مسئله ضرورت احراز صلاحیت پیمانکاران اشاره کرد و گفت: عمده پیمانکاران عمدتا از سوی دولتها و معمولا با ملاحظات سیاسی انتخاب میشوند و میتوان گفت که بخش زیادی از نگاه ایران در حال حاضر به آسیا و به روسیه است و نمیتوانیم انحصار پروژهها را به شرکتهای غربی بدهیم و نوعی موازنه را رعایت کنیم. در حال حاضر در مورد احراز صلاحیت پیمانکاران مشکلات زیادی وجود دارد ؛ عمده این شرکتها غیر دولتی هستند و به همین دلیل در قراردادهای جدید تاکید شده که فرقی بین شرکتهای داخلی و خارجی وجود ندارد و اگر شرکتی داخلی توانست ملاکهای مورد نظر را داشته باشد، مورد تائید قرار میگیرد و میتواند با همکاری یک شرکت خارجی پروژه را اجرا کند.
وی با بیان اینکه تصمیم گیری اصلی در مورد فعالیتهای نفت و گاز با قراردادهای مختلفی به طرفهای قرارداد واگذار میشوند، گفت: بیشتر شرکتهای بزرگ توسعه دهنده همانند توتال و انی و یا CNPC این است که سرمایه، تکنولوژی و مدیریت را دارند اما خودشان اجرا کننده نیستند و بخشهای دیگری را در پروزه شرکت میدهند. گروه دیگر شرکتهای خدماتی هستند که معمولا به عنوان پیمانکار گروه اول مشغول به کار میشوند؛ این گروه صاحب تکنولوژی هستند اما سرمایهای ندارند. گروه دیگر پیمانکاریها هستند که پول نمیآورند اما به طور تخصصی در بخشهایی مثل خط لوله و یا حفاری مشغول میشوند.
تضامین نفت را بیاد به تولید گره بزنیم
منوچهری پیوند خوردن منافع توسعه دهندگان (پیمانکاران ) و دولتها (کارفرمایان ) را یکی دیگر از مسائل مهم در قراردادهای بالادستی نفت عنوان کرد و گفت: پس از عقد قرارداد منافع این دو گروه به هم گره میخورد و هرچه سهم تولید بیشتر باشد هر دو گروه هم منتفع میشوند، البته در این مورد چالش و چانه زنی بیشتر از سوی کارفرما با پیمانکار وجود دارد. معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران میگوید: اهمیت زمان در پروژههای بالادستی بسیار زیاد است و در مثالی میگوید: در هر دو فاز پارس جنوبی بیش از ٥ میلیارد دلار روی زمین مانده که در مجموع حدود ٣٠ و چند میلیارد دلار میشود و همین موارد است که کمر دولت را به زمین میزند و شرکت نفت را تا ٥٠ میلیارد دلار بدهکار میکند و همه اینها فارغ از میزان عدم النفع است. اگر سالانه ١,٥ میلیارد دلار هم برای هر فاز در نظر بگیریم برای ١٢ فاز پارس جنوبی حداقل ١٨ میلیارد دلار عدم النفع وجود دارد .
وی به تضامین مربوط به پروژههای بالادستی در نفت اشاره کرد و گفت: معمولا دولتها این تضامین را میدهند؛ اما مسئله اینجاست که اگر پروژهها را در مدلی خوب قرار دهیم دیگر تضمینی داده نمیشود و میتوانیم بگوئیم زمانی پرداخت داریم که به تولید مورد نظر رسیده باشیم. در حال حاضر در فازهای پارس جنوبی هعیچ ریسکی متوجه پیمانکاران نیست و حتی اگر بیکفایتی هم داشته باشند تمام ریسک را وزارت نفت میدهد. در شرایط فعلی اگر تضمین را از محل تولید بگذاریم بسیاری از مشکلات حل میشود.
باید تاکید کنیم تا شرکتهای خارجی دفاترشان را به ایران بیاورند
منوچهری انتقال تکنولوژی و مدیریت مناسب در بالادستی نفت را یکی از مسائل مهم برشمرد و گفت: ممکن است چینیها اصرار زیادی به استفاده از نیروهای خودشان در پروژهها داشته باشند، اما این اصرار در شرکتهای دیگر وجود ندارد و ما میتوانیم از شرکتهای دیگر بخواهیم و شرط بگذاریم که در پروژههایشان از نیروهای داخلی ما استفاده کنند. در قانون ٥١ درصد را الزام قانونی قرار دادهاند، اما من فکر میکنم این میزان تا ٨٠ درصد هم افزایش مییابد. باید تاکید کنیم تا شرکتهای خارجی دفاتر کارشان را در ایران مستقر کنند و از عوامل و متخصصان ما استفاده کنند. همچنین میتوان در پروزهها متوسط شرکتهای ایرانی را لیدر در پروزهها قرار دهیم.
وی به انواع مدلهای واگذاری پروژه در بالادستی نفت اشاره کرد و گفت: توسعه میدان، توسعه میدان و رساندن به ظرفیت تولید به همراه حفظ منحنی تولید با اقدامات مستمر برای دوره قراردادی، (قراردادهای EPCF پیمانکار طرف قرارداد یک کار مشخص مانند یک پالایشگاه را اجرا میکند و برای آن از طرف بانکها و موسسات مالی بین المللی تامین مالی میکند و سود کار انجام شده به همراه بهره بانکی مورد نظر را طلب میکند)، روش BOO و BOT مدلهای متفاوتی هستند که از هر کدام در موقعیتهای مختلفی استفاده میشود.
معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران آخرین مورد درباره قراردادهای بالادستی را ایجاد زنجیره اشتغال صنعتی و مهندسی عنوان کرد و گفت: باید حداقل ١٠٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری (٢٠ میلیارد دلار در هر سال ) داشته باشیم تا حجم عظیمی از کار و توسعه ایجاد شود؛ بنابر این نباید فکر کرد که اگر خارجیها بیایند ظرفیت کار داخلی ما کم میشود ؛ بالعکس حضور و فعال بودن آنها در پروژههای بالادستی، ظرفیت بیشتری از کار و شغل را ایجاد میکند و حجم زیادی از متخصصینی که امروز در خارج از کشور فعال هستند در پروژههای خودمان فعال میشوند.
وی با اشاره به تاخیر و عقب ماندگی در برداشت از میدانهای نفت و گاز مشترک گفت: عربستان، قطر، بحرین، کویت و عراق با سرعت زیادی در حال تولید و برداشت از این میدانهای مشترک هستند اما مقدار برداشت ما از مخازن بسیار پایین است و به طور میانگین به ٢٥ درصد میرسد؛ اگرچه این رقم در هر میدان متفاوت است با این حال میانگین ٢٥ درصد در مقایسه با میانگین جهانی در دیگر میدانهای نفتی سراسر دنیا که ارقامیمیان ٢٠ تا ٦٠ درصد دارند، ناچیز است. معاون امور توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران گفت: در دنیا هر یک درصد افزایش ضریب برداشت از مخازن بیش از ٣٠٠ میلیارد دلار ارزش را به همراه دارد و بیشتر شرکتهای بین المللی و کشورها در این اقدامها پیشتاز هستند اما در ایران جز روش تزریق گاز از شیوههای دیگر استفاده نمیکنیم و به همین دلیل تولید نفت ما محدود باقیمانده است.
معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران در ادامه سخنان خود ٢٠ عنوان از مسائل مهم مرتبط با قراردادهای نفتی در صنعت بالادستی نفت را تشریح کرد و گفت: نیاز به مطالعه عمیق و ارزیابی از پروژههای بالادستی، ارائه این پروژهها در بردهای تخصصی و استفاده از دیدگاه کارشناسان، سنجیدن پروژه و بهویژه رفتارهای مخزن با نرم افزارهای مختلف روز دنیا به طور مداوم ضرورت دارد. منوچهری تصریح کرد: قطعی نبودن و ریسک بالا در پروژههای توسعه میدان و قطعیت نداشتن در دستیابی به حجم هیدروکربن پیش بینی شده یکی دیگر از مسائل مهم درباره قراردادهای بالادستی صنعت نفت است.
درصد ضریب برداشت از میدانهای نفتی بسیار پایین است
معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت که ریسکهای مربوط به تامین مالی بهموقع، ریسک اجرای پروژه با تاخیر و تاثیر آن روی مسائل مالی و کار پیمانکاران و سازندگان و نیز ریسکهای سیاسی و اجتماعی و محیطی همواره چنین پروژههای بزرگی را تهدید میکند افزود: به طور معمول چنین پروژههای بالادستی دولتی هستند و محدودیتهای زیادی در اجرا دارند و به همین دلیل هر گونه اشتباه و تاخیر مشکلات مالی و اجرایی و ضررهای بسیار دارد.
منوچهری مسئله مهم دیگر را طبیعت طولانی بودن و استمرار فعالیتهای عنوان کرد و گفت: استمرار عملیات بهره برداری و تولید در طول عمر مفید مخزن به منظور رسیدن به برداشت مطلوب اهمیت زیادی دارد. ما در این سالها چاههایی داشتیم که ٢٠ هزار بشکه تولید داشتند و حالا به ٢ هزار بشکه رسیده اند؛ یعنی در طول زمان افت کردهاند اما ذخایر آنها همچنان وجود دارد و ما باید بتوانید میزان ضریب برداشت از میدان را بالا ببریم. وی ادامه داد: برای نمونه ضریب برداشت از میدان آزادگان هم اکنون ٦,٥ درصد است یعنی نزدیک به ٩٥ درصد از میدان رها شده است یا در میدانهای نفتی سروش و نوروز این رقم هشت درصد است و باید به دنبال فرمولی برای افزایش این ضریب برداشت برویم.
معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت افزود: درباره شرکتهای داخلی و خارجی که در این میدانها فعالیت میکنند همواره موضوع رسیدن به تولید، ظرفیت مناسب و نیز استمرار تولید اهمیت داشت، اما به طور معمول این اهداف محقق نمیشد؛ بیشتر شرکتهای بزرگ در دنیا به این سمت رفتهاند و اگرچه این روند گرانتر و زمان بیشتری میبرد اما با استفاده از فناوری و صرف اعتبار بیشتر توانسته اند موفق باشند و نمونه خوب آن همراه کردن پروژههای شیل اویل در آمریکاست که بازار نفت را متحول کرده است.
پیمانکاران داخلی چند انضباطی نیستند
منوچهری چهارمین عامل مهم در قراردادهای نفتی بالادستی را چند انضباطی بودن پروژهها و نقش سازمان مدیریت پروژه در طرحهای بالادستی عنوان کرد و گفت: در هر پروژه چند رده از انضباط کاری وجود دارد که شامل انضباطهای مهندسی، انضباطهای تاسیسات اصلی شامل چاهها، خطوط لوله، سکوها، پالایشگاهها و ... میشود. وی ادامه داد: باید تاکید کرد بخش عمده تاخیرها در پروژههای داخلی ناشی از این است که پیمانکاران ما به طور معمول نمیتوانند همزمان و مرتبط با هم چند انضباط را رعایت کنند و به نوعی میتوان گفت در هیچ یک از پروژههای ما یک بسته کاری مشترک نداریم که چند مجموعه مهندسی را با هم تجمیع کند.
معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران در ادامه به سرمایه بر بودن این پروژهها اشاره کرد و گفت: کمترین و بیشترین پروژههای نفتی ٥٠٠ میلیون تا ٢٠ میلیارد دلار تفاوت دارد و این حجم از پول میتواند اقتصاد ملی را متحول کند و به طور طبیعی تامین مالی آنها هم اهمیت بالایی دارد. منوچهری ادامه داد: بهعبارتی این پروژهها افزون بر سرمایهبر بودن، امکان جذب سرمایه بالایی را هم دارند و به همین دلیل دولتها در دنیا ترجیح میدهند از این طرحهای جذاب برای سرمایهگذاری و تامین سرمایه استفاده کنند زیرا بازگشت سرمایه بسیار بالایی دارد؛ به عنوان نمونه در زمانی که نفت در میانه قیمتی ١٢٠ دلار بود پروژههای نفتی تا ٤٠٠ درصد بازگشت سرمایه داشت.
اهمیت EOR و IOR در دنیا بیشتر از نانو است
وی وابستگی روز افزون به فناوری را یکی دیگر از موارد مهم در پروژههای بالادستی نفت عنوان کرد و گفت: امروز مهندسی مخزن اهمیت زیادی دارد و با انواع روشهای ژئومکانیک، ژئوفیزیک، لرزهنگاری و هیدرودینامیک مخزن و مدلهای سهبعدی و چهاربعدی و سایر سیستمهای پیشرفته فناوری که در حال حاضر ما از آنها غافل هستیم، قدرت زیادی در برداشت از میدان پیدا کردهاند. باید گفت که شرکتهای ژاپنی، هلندیها و امریکاییها پیشرفت خوبی در عرصه فناوری دارند و این تلاش آنها ثابت میکند رساندن ضریب برداشت ٨ درصد به ٢٠ درصد و بیشتر برای این کشورها چه درجهای از اهمیت را دارد. این کشورها اهمیت زیادی را به EOR وior میدهد چرا که این موضوعات به مراتب از موضوع نانو که در کشور ما بیش از حد مورد توجه قرار گرفته، اهمیت دارند.
منوچهری موضوع بین المللی بودن پروژههای بالادستی در نفت را مطرح کرد و گفت: دانش و تخصص و استانداردها، تجهیزات و مجموعههای کاری، شرکتهای خدماتی و پیمانکاران، همه و همه سطحی بین المللی دارند و هریک میتوانند در سایر کشورها و شرکتها به کار گرفته شوند.
او میگوید موضوع مشترک بودن بیشتر میدانهای ما و از دست رفتن فرصتها یکی دیگر از آن بیشتر مورد قابل توجه است و میافزاید: متاسفانه سرعت برداشت ما از میدانهای مشترک بسیار کم است و به طور مشخص در عراق این رقابت بسیار نگران کننده است چرا که این کشور با کمک شرکتهای بین المللی سرعت خوبی در برداشت دارد. معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران تحولات بازار انرژی و نفت و تاثیر آن روی شاخصهای توسعه را به عنوان عاملی دیگر مطرح کرد و گفت: زمانی قیمت نفت تا ١٤٠ دلار هم رسید و حالا در میانگین ٤٠ دلار است و دراین شرایط قیمتی درآمد و امکان صادرات تغییرات متفاوتی دارد. به عنوان نمونه اروپا اعلام کرده که تا سال ٢٠٥٠ دیگر از هیدروکربن به عنوان سوخت استفاده نخواهد کرد و حتما به این تصمصم عمل میکند و با این پیش بینی باید به دنبال روشهای دیگر از جمله تکنولوژی انرژی خورشیدی برویم. باید توجه داشت که جدای از میزان ذخایر، توان ما در برداشت از ذخایر اهمیت دارد و این توان با میزان تکنولوژی و سرمایه گذاری ما ارتباط پیدا میکند. خوشبختاه در برنامه توسعه ششم و نیز در سیاستهای کلان ١٤٠٠ این افزایش تولید نفت مورد توجه قرار گرفته است. منوچهری دهمین مورد از این مسائل اساسی در قراردادهای بالادستی نفت را HSEQ عنوان کرد و گفت: این موضوع در کلان پروژهها اهمیت زیادی دارد چرا که تنها استفاده یک لوله غیر استاندارد میتواند موجب انفجاری شود که صدها میلیارد دلار خسارت وارد کند و آسیبهای جبران ناپذیری را به محیط زیست بیاورد.
حافظه تاریخی از نفت هنوز هم دخالت در امور دارد
وی گفت: یکی دیگر از موضوعات مهم اهمیت و جایگاه نفت در حافظه تاریخی ملت ما است. مردم ما هنوز هم در حافظه تاریخی خود موضوعات مرتبط با ٢٨ مرداد و اتفاقات مرتبط با آن را دارند که این قضاوتها تا حد زیادی به حق است و مبنای عمل و رفتار و قضاوت و حتی در تصمیم گیری اجرایی و مدیریتی ما دخالت دارد. همین دیدگاهها به شکلی دیگر در خود نفت و فضای داخلی آن هم وجود دارد و این تفاوت در دیدگاهها را مثلا در تفاوت امور اجرایی در خوزستان و پارس جنوبی به خوبی میبینیم. منوچهری تاکید کرد که در مورد بسیاری از موضوعات میتوان با هماهنگی بیشتری پیش رفت و در گروههای مرجع همفکر بود تا اینقدر روی موضوعات بدیهی دعوا و اختلاف وجود نداشته باشد و همه ما به قضاوت واحدی برسیم. اگر عدهای روی مباحث دیگری بحث دارند موضوع دیگری است اما مسئله این است که ٢ ضرب در ٢ همان چهار است و میتوان با منطق کار را پیش برد.
وی یکی دیگر از مسائل مهم در مورد قراردادهای بالادستی را اهمیت و نقش جایگاه کارفرمایی در بالادستی نفت عنوان کرد و گفت: این تصور که پروژهای را به فلان پیمانکار سپردهاند و دیگر کار تمام است، درست نیست و کارفرما هر زمان که بخواهد میتواند دخالت کند و حتی کار را از پیمانکار بگیرد. مسئله این است که کارفرما باید به این حد از بلوغ در مدیریت پروژهها برسد که در حال حاضر این بلوغ وجود ندارد و در عین حال تکنولوژی پیاده ساز پروزه برای حداکثرسازی سود نیز وجود ندارد و باید به دست بیاوریم. معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران به مسئله ضرورت احراز صلاحیت پیمانکاران اشاره کرد و گفت: عمده پیمانکاران عمدتا از سوی دولتها و معمولا با ملاحظات سیاسی انتخاب میشوند و میتوان گفت که بخش زیادی از نگاه ایران در حال حاضر به آسیا و به روسیه است و نمیتوانیم انحصار پروژهها را به شرکتهای غربی بدهیم و نوعی موازنه را رعایت کنیم. در حال حاضر در مورد احراز صلاحیت پیمانکاران مشکلات زیادی وجود دارد ؛ عمده این شرکتها غیر دولتی هستند و به همین دلیل در قراردادهای جدید تاکید شده که فرقی بین شرکتهای داخلی و خارجی وجود ندارد و اگر شرکتی داخلی توانست ملاکهای مورد نظر را داشته باشد، مورد تائید قرار میگیرد و میتواند با همکاری یک شرکت خارجی پروژه را اجرا کند.
وی با بیان اینکه تصمیم گیری اصلی در مورد فعالیتهای نفت و گاز با قراردادهای مختلفی به طرفهای قرارداد واگذار میشوند، گفت: بیشتر شرکتهای بزرگ توسعه دهنده همانند توتال و انی و یا CNPC این است که سرمایه، تکنولوژی و مدیریت را دارند اما خودشان اجرا کننده نیستند و بخشهای دیگری را در پروزه شرکت میدهند. گروه دیگر شرکتهای خدماتی هستند که معمولا به عنوان پیمانکار گروه اول مشغول به کار میشوند؛ این گروه صاحب تکنولوژی هستند اما سرمایهای ندارند. گروه دیگر پیمانکاریها هستند که پول نمیآورند اما به طور تخصصی در بخشهایی مثل خط لوله و یا حفاری مشغول میشوند.
تضامین نفت را بیاد به تولید گره بزنیم
منوچهری پیوند خوردن منافع توسعه دهندگان (پیمانکاران ) و دولتها (کارفرمایان ) را یکی دیگر از مسائل مهم در قراردادهای بالادستی نفت عنوان کرد و گفت: پس از عقد قرارداد منافع این دو گروه به هم گره میخورد و هرچه سهم تولید بیشتر باشد هر دو گروه هم منتفع میشوند، البته در این مورد چالش و چانه زنی بیشتر از سوی کارفرما با پیمانکار وجود دارد. معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران میگوید: اهمیت زمان در پروژههای بالادستی بسیار زیاد است و در مثالی میگوید: در هر دو فاز پارس جنوبی بیش از ٥ میلیارد دلار روی زمین مانده که در مجموع حدود ٣٠ و چند میلیارد دلار میشود و همین موارد است که کمر دولت را به زمین میزند و شرکت نفت را تا ٥٠ میلیارد دلار بدهکار میکند و همه اینها فارغ از میزان عدم النفع است. اگر سالانه ١,٥ میلیارد دلار هم برای هر فاز در نظر بگیریم برای ١٢ فاز پارس جنوبی حداقل ١٨ میلیارد دلار عدم النفع وجود دارد .
وی به تضامین مربوط به پروژههای بالادستی در نفت اشاره کرد و گفت: معمولا دولتها این تضامین را میدهند؛ اما مسئله اینجاست که اگر پروژهها را در مدلی خوب قرار دهیم دیگر تضمینی داده نمیشود و میتوانیم بگوئیم زمانی پرداخت داریم که به تولید مورد نظر رسیده باشیم. در حال حاضر در فازهای پارس جنوبی هعیچ ریسکی متوجه پیمانکاران نیست و حتی اگر بیکفایتی هم داشته باشند تمام ریسک را وزارت نفت میدهد. در شرایط فعلی اگر تضمین را از محل تولید بگذاریم بسیاری از مشکلات حل میشود.
باید تاکید کنیم تا شرکتهای خارجی دفاترشان را به ایران بیاورند
منوچهری انتقال تکنولوژی و مدیریت مناسب در بالادستی نفت را یکی از مسائل مهم برشمرد و گفت: ممکن است چینیها اصرار زیادی به استفاده از نیروهای خودشان در پروژهها داشته باشند، اما این اصرار در شرکتهای دیگر وجود ندارد و ما میتوانیم از شرکتهای دیگر بخواهیم و شرط بگذاریم که در پروژههایشان از نیروهای داخلی ما استفاده کنند. در قانون ٥١ درصد را الزام قانونی قرار دادهاند، اما من فکر میکنم این میزان تا ٨٠ درصد هم افزایش مییابد. باید تاکید کنیم تا شرکتهای خارجی دفاتر کارشان را در ایران مستقر کنند و از عوامل و متخصصان ما استفاده کنند. همچنین میتوان در پروزهها متوسط شرکتهای ایرانی را لیدر در پروزهها قرار دهیم.
وی به انواع مدلهای واگذاری پروژه در بالادستی نفت اشاره کرد و گفت: توسعه میدان، توسعه میدان و رساندن به ظرفیت تولید به همراه حفظ منحنی تولید با اقدامات مستمر برای دوره قراردادی، (قراردادهای EPCF پیمانکار طرف قرارداد یک کار مشخص مانند یک پالایشگاه را اجرا میکند و برای آن از طرف بانکها و موسسات مالی بین المللی تامین مالی میکند و سود کار انجام شده به همراه بهره بانکی مورد نظر را طلب میکند)، روش BOO و BOT مدلهای متفاوتی هستند که از هر کدام در موقعیتهای مختلفی استفاده میشود.
معاون امور مهندسی و توسعه شرکت ملی نفت ایران آخرین مورد درباره قراردادهای بالادستی را ایجاد زنجیره اشتغال صنعتی و مهندسی عنوان کرد و گفت: باید حداقل ١٠٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری (٢٠ میلیارد دلار در هر سال ) داشته باشیم تا حجم عظیمی از کار و توسعه ایجاد شود؛ بنابر این نباید فکر کرد که اگر خارجیها بیایند ظرفیت کار داخلی ما کم میشود ؛ بالعکس حضور و فعال بودن آنها در پروژههای بالادستی، ظرفیت بیشتری از کار و شغل را ایجاد میکند و حجم زیادی از متخصصینی که امروز در خارج از کشور فعال هستند در پروژههای خودمان فعال میشوند.
کد خبر : 1228