ایران دریلینگ: شرکتهای خدماتی حفاری در صنعت نفت ایران در سالهای وقوع تحریم فضایی برای توسعه فعالیتهای خود یافتند اما به نظر میرسد شرکتهای خدماتی ایرانی با مشکلاتی مواجه هستند که نمیتوان آثار و پیامدهای آن را نادیده گرفت. به گزارش ایران دریلینگ و به نقل از نکونیوز، وقوع تحریمها و خروج شرکتهای خدمات حفاری از ایران در زمانی که فازهای پارس جنوبی در کوران توسعه بود خیلی زود این احساس نیاز را برای شرکتهای خدمات حفاری ایران بوجود آورد تا با خرید ابزار و توسعه دامنه فعالیت های خود نیازهای معمول صنعت نفت ایران را برآورده کنند؛ سرویسهای چاه آزمایی، نمودارگیری، حفاری انحرافی، سیالات حفاری، ایمنی و بسیاری خدمات معمولی که نیاز به تکنولوژی ویژه ندارند در مدت زمان کوتاهی توسط شرکتهای ایرانی و البته با کیفیت های مختلف ارائه شد. اما این فصل جدید رقم خورده در ارائه سرویس ها در ابتدا با آزمون و خطا های بسیاری مواجه بود که به مرور و صرف صبر وحوصله از سوی صنعت نفت ایران راه بهبود در پیش گرفته و تا جایی پیش رفت که امروزه در خصوص خدمات معمولی غیر خاص، شرکتهای ایرانی خدماتی با کیفیت مشابه و بسا بهتر از همتایان خارجی ارائه میدهند که البته با توجه به قیمت پایین ایرانی ها در مقایسه با شرکتهای بزرگ بین المللی این رخداد فضای رقابتی مطلوبی را پس از بازگشت مجدد برندهای بین المللی در صنعت نفت به وجود خواهد آورد.
به بیانی دیگر اگر چه صنعت نفت هزینه های گزافی را بابت تحریم و خروج خارجی ها و عدم دسترسی به ابزار با کیفیت بین المللی در پاره ای از اوقات پرداخت، اما نیاز به وجود آمده خود عاملی برای خودکفایی و همچنین بوجود آمدن بازار کاری مناسب برای فن سالاران داخلی در حوضه خدمات معمولی گردید. اما این هزینه گزاف پرداخت شده برای این پوست اندازی، زمانی میتواند به عنوان یک سرمایه تلقی گردد که صنعت ایران با حفظ این دستاورد به دست آمده، بعدها و در زمان اجرایی شدن قراردادهای جدید نفت با بوجود آوردن فضایی رقابتی ضمن شکستن قیمتها و جلوگیری از یکه تازی شلمبرژه ها انگیزه ای جهت به روزرسانی در شرکتهای خدماتی ایرانی نیز بوجود اورد، همچنین عاملی گردد تا خارجی ها جهت استفاده از مزیت رقابتی اقدام به ارسال آخرین تکنولوژی ها با بهترین کیفیت از خدمات و ابزار خود به بازار ایران نمایند. حال پس از پشت سرگذاردن دوران تثبیت این شرکتهای خدماتی داخلی آنچه در حال وقوع است بیم آن را بوجود اورده است که عدم توجه به فضای رقابتی موجود ریشه این نهال نو پا را بخشکاند و سرانجام تنها دستاورد روزهای پر محنت تحریم نیز از دست برود.
برای آسیب شناسی بازار خدمات حفاری توجه به دو آسیب به عنوان شاخص ترین در بین مشکلات شرکتهای ایرانی قابل توجه است.
بدهی های پیمانکاران اصلی و دولت :
عدم بازپرداخت مطالبات شرکتهای خدماتی از سوی دولت و تعدادی از پیمانکاران اصلی پروژه ها، با توجه به گردش مالی نه چندان بزرگ این شرکتها و ناتوانی در پرداخت حقوق دستمزد نیروی انسانی ماهر همچنین هزینه های عملیاتی، روزگار سختی را به شرکتهای فعال در خدمات حفاری تحمیل کرده است. انتظار سر پا ماندن برای مجموعه های کوچکی که فعالیت تخصصی مرتبط با حوزه نفت و گاز انجام میدهند با توجه به هزینه های عملیاتی بالا فعالیت در مناطق دریا و خشکی در شرایط کنونی انتظار به جایی نیست. از این رو لزوم ورود شرکت ملی نفت ایران در این زمینه و ساماندهی معوقاتی که بخشی حتی مربوط به 5 سال پیش است به شدت احساس میشود چرا که در غیر اینصورت این بنگاههای اقتصادی و تخصصی ورشکست خواهند شد و همچنین بدنامی بازار ایران در بین نیروهای ماهر و تخصصی خاورمیانه و شمال آفریقا در پی عدم پرداخت حقوق و دستمزد باعث خواهد شد که هرگز نتوانیم نیاز به نیروی انسانی متخصص را از بازارهای کار مجاور تامین کنیم. اگر چه بخش اعظم این معوقات و بدهی ها مربوط به شرکتهای پیمانکار و خصوصی است اما نیاز اعمال مدیریت شرکت ملی نفت به عنوان متولی و اداره کننده بازار نفت و گاز در راستای حفظ و حراست از آنچه دستاورد کل مجموعه صنعت نفت ایران در سالهای اخیر است احساس میشود.
کیفیت، حلقه گمشده مناقصات:
اگر یک شرکت خدماتی بخواهد از نیروی متخصص و ماهر و همچنین از ابزار با کیفیت بهره ببرد ناچار است تا متحمل هزینه شود به بیانی ساده تر کیفیت ارزان به دست نمیآید و در نتیجه یک شرکت با کیفیت ممکن است در مناقصات قیمتی بالاتر از یک شرکت با نیروی غیر متخصص و غیر ماهر با ابزرا بی کیفیت و غیر کاربردی خریداری شده از بازار شرق دور داشته باشد که البته این تفاوت در عملکرد این شرکتها نیز به وضوح قابل مشاهده است. در اینجا این سوال پیش میآید که هدف قوانین و مقررات در کمیسیون های مناقصات از برنده شناختن پایین ترین قیمت چیست؟ منطقاً جواب این خواهد بود که صنعت نفت سعی میکند یک کیفیت فنی معقول را به پایین ترین بها دریافت کند. پس کیفیت فنی نباید از یک حد مشخصی پایین تر باشد، با یک حساب سرانگشتی میتوان برای هر خدماتی با توجه به دستمزد نیروی کار ماهر و هزینه اجاره ابزار و همچنین هزینه های عملیاتی به یک حداقل قیمت رسید که هر قیمتی در زیر این قیمت یا با متضرر شدن شرکت خدماتی همراه خواهد بود و یا کم کردن کیفیت کار سوال دومی که در اینجا پیش میآید این است که چند درصد از مناقصات کف قیمت دارند و رعایت میشود؟ جواب به عهده مخاطب.
در مناقصات شاهد هستیم شرکتهای بی نام و نشان به هر قیمتی مناقصه را میبرند. در حالی که یک حساب و کتاب خیلی ساده نشان میدهد حداقل قیمت معقول برای انجام یک سرویس خدماتی به عنوان مثال برای یک سال عددی بسیار بالاتر از برآورد برنده مناقصه است. با این روش در بسیاری از مناقصات به اسامی و نام شرکتهای جدیدی برخورد میشود که هیچ سابقه و رکوردی از انها در گذشته صنعت نفت موجود نیست اما برنده مناقصه میشوند و به این شکل دست شرکتهای با سابقه موفق و نفرات و ابزار امتحان پس داده از مناقصات خالی میماند؛ که خود باعث کاهش سرمایه گذاری در بخش سرویس های خدماتی و حتی فروپاشی شرکتها با کیفیت در این حوزه گردد.
کد خبر : 2028
ارتباط با سردبیر : info@IranDrilling.ir